روزانه های من

یه جای اختصاصی برای حرفهای من

روزانه های من

یه جای اختصاصی برای حرفهای من

برگ سیزدهم

عجب برگیه برگ سیزدهم این دفتر ! هرگز آدم خرافاتی نبودم و نخواهم بود . اما نمیدونم چرا وقتی دیدم سیزدهمین برگم اینقدر غمگینه یهو یه حس خاصی به جونم افتاد

زن عموی عزیزم درست فردای پست آرمانشهر توی بیست و ششمین روز هفتمین ماه سال ساعت 12.35 دقیقه فوت شد

کل این روزا درگیر این داستان بودیم

خیلی سخته ! خدا هیچ خونه ای رو بی مادر نکنه . مخصوصا که عموم هم خیلی حالش خوب نبود و مشکلات بچه ها دوچندان میشد

امشب برای بانو یه تولد پیش از موعد جمع و جور گرفتم و براش دو مدل غذایی که خیلی وقت بود دلش میخواست درست کردم

به همراه یه چیز کیک خوشمزه . راستش خودم کلی لذت بردم از دست پختم ! خود شیفته هم نیستم ! خب خوب شده بود غذا هام دیگه

دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه . فعلا همینا رو داشته باشید تا بعد 

نظرات 1 + ارسال نظر
emasis جمعه 9 آبان 1393 ساعت 23:51 http://emasis.blogsky.com/

خیلی تسلیت میگم

خدا رحمتشون کنه

ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد